الناالنا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

النادخترشیطون

پارک

دخترم دیشب رفتیم پارک حسابی بازی کردی دیگه قشنگ رامیری ومی دوی خیلی خسته شدی ...
2 ارديبهشت 1393

تعطیلات عید

دخترگلم تعطیلات عیدحسابی خوش گذروندی تامیتونستی راه رفتی آخه ذوقداشتی تازه راافتاده بودی از دست رحیم هروقت میرفتی بغل آناهلت میداد یه روزبادوقلوها متین ومبین توحیاط انا حسابی بازی کردیدتقصیرعمومجیدبودولتون کردحیاط میدویدیدزمین می خوردید حسابی خودتونو کثیف کردید آبجی السانا رفته بودمشهد دهم برگشتن کم دیدیمشون 13 بدر باهم توباغ بودیم ا
2 ارديبهشت 1393

سال جدید

عزیزم موقع سال تحویل خیلی خوشحال بودی سال تحویل خونه بودیم بعدسال تحویل مامان جون وباباجون بادایینا اومدن قراربودصبح زودرابیفتیم به سمت شهرستان مامان جون وباباجون باما اومدن ...
2 ارديبهشت 1393

واکسن

عزیزم امروزرفتیم قدووزن عالی بودی خانمی بهت واکسن زدگریه کردی ...
28 اسفند 1392

بدون عنوان

روز تولدت با شکوهترین روز هستیست روزی که آفریدگارتورابه جهان هدیه داد به زمین خوش آمدی فرشته مهروزیبایی تولدت مبارک دخترگلم ...
18 اسفند 1392

شب تولد

دخترمامان جمعه شب برات تولدگرفتیم عمه خدیجه عمو،نگار،ندا،سحر،قمرباجی،بامامان جون وباباجون مهمونمون بودند تولد تولدگفتیم توخیلی خوشت اومده بودبالاپایین می پریدی می رقصیدی  دستتوکردی توکیک کردی نذاشتی یه عکس تکی باکیکت بگیریم پاتم رفت توکیک مالیدی به فرش دخترم خیلی شیطونی کردی:-* ...
18 اسفند 1392